مدیریت تدارکات پروژه چیست؟ توضیحات + مراحل
۲۶-۱۲-۱۴۰۲بهترین نرم افزارهای مدیریت پروژه در سال 2024 | معرفی 5 ابزار کاربردی
۲۸-۰۱-۱۴۰۳تفکر انتقادی یکی از مهمترین مهارتهایی است که مدیران پروژه باید از آن برخوردار باشند. تجزیه و تحلیل اطلاعات و تصمیمگیری بر اساس اطلاعات به جای شهود یا سلیقه بخش مهمی از این مهارت است.
مهارت تفکر انتقادی به مدیران پروژه یا هر شخصی در هر شغلی، کمک میکند تا یک موقعیت و راهحلهای آن را ارزیابی کنند و سپس تصمیمی آگاهانه در مورد بهترین راه برای حرکت رو به جلو بگیرند.
پس امروز با هم سوار یک قطار میشویم تا مسیر رسیدن به تفکر انتقادی را پیش برویم.
درک مفهوم تفکر انتقادی
برخلاف باور عموم درباره این مفهوم، تفکر انتقادی به معنای تبدیل شدن به شخصیتی همیشه منتقد نیست.
به همین دلیل اگر از پنج نفر مختلف در اطرافتان بپرسید که تفکر انتقادی به چه معناست؟ احتمالاً پنج پاسخ متفاوت و نادرست دریافت خواهید کرد.
اما به طور کلی، دید انتقادی به تکنیکهای فکری اشاره دارد که برای مشاهده و تجزیه و تحلیل اطلاعات به منظور نتیجهگیری بهتر استفاده میشود. یک عامل کلیدی در تفکر انتقادی، نگاه کردن به موضوعات فراتر از سطح اولیه همیشگی است. این شامل پرسیدن سؤالات – از خود یا دیگران – برای عمیقتر شدن و نتیجهگیری بهتر است.
هر کسی در هر نقشی می تواند از تفکر انتقادی برای آسان کردن کار خود استفاده کند. شما به کمک همین یک مهارت، میتوانید دیدگاههای جدیدی پیدا کنید، یک فرآیند ناکارآمد را بهینه کنید و پروژهها را سریعتر انجام دهید!
توسعه تفکر انتقادی درست مانند کدهای میانبر بازیهای کامیپوتری کودکی؛ به معنای داشتن امتیازی ویژه است که زندگی شما را با سرعت بیشتری به سطح بالاتری میبرد.
در ادامه مقاله، میخواهیم جز به جز مسیر رسیدن به این کلید طلایی را بررسی کنیم.
اهمیت یادگیری تفکر انتقادی برای مدیران پروژه
در یک کلام میشود گفت که تفکر انتقادی مهارت اصلی مدیران پروژه موفق است!
یعنی میتوانید سالها در حوزه مدیریت پروژه یا حتی مشاغل دیگر فعالیت کنید و یک کارنامه نسبتا معمولی داشته باشید و بدون این کلید میانبر تجربیات معمولی را به دست آورید.
اما هر جا به نقطه تمایزی با دیگر رقبایتان نیاز داشتید، آنجا وقت یادگیری تفکر انتقادی است.
به نحوه اجرای مدیریت پروژه فکر کنید!
چیزی فراتر از فعالیتها، روشها، فرآیندها و تکنیکهای همیشگی انجام کار…
به برنامه ریزی، نظارت و کنترل فکر کنید.
به تخمین و شناسایی پاسخهای ریسک فکر کنید.
به استراتژیها و رویکردهای پروژه فکر کنید.
به کنترل پروژه فکر کنید.
به روشهای تحویل فکر کنید.
همه موارد بالا و حتی خیلی بیشتر از آنها، به تفکر انتقادی نیاز دارد.
تفکر انتقادی به مدیران پروژه کمک میکند تا ریسکها و فرصتهای بالقوه را در پروژههای خود شناسایی کنند و همچنین حوزههایی را که نیاز به بهبود یا منابع اضافی دارند را شناسایی کنند.
در واقعیت تفکر انتقادی برای هر شخصی کاربردی است، اما تعداد کمی از افراد قادر یا مایل به انجام آن هستند. به همین دلیل به تفکر انتقادی در تمام رشتههای دانشگاهی گریزی زده میشود و در همه حوزههای فعالیت انسانی، بهویژه مدیریت پروژه، قابل استفاده است.
مثالهایی از تفکر انتقادی در مدیریت پروژه
تفکر انتقادی به عنوان ابزار شناسایی و تعریف اهداف پروژه
تفکر انتقادی به عنوان ابزاری برای حل مسئله
تفکر انتقادی به عنوان ابزار تصمیم گیری
تفکر انتقادی به عنوان ابزار مدیریت ریسک
و تعداد زیادی از مثالهای دیگر کاربرد تفکر انتقادی در مدیریت پروژه که میتوان نام برد، مدرکی دال بر اینکه تفکر انتقادی همان میانبر طلایی شما برای پیشرفت است!
بیاید به صورت تفصیلی کمی در مورد این کاربردها سر شما را به درد بیاوریم.
- یک عنصر کلیدی مدیریت موفق پروژه، شناسایی و تعریف واضح اهداف پروژه است. این شامل تعیین اهداف واقعی، از جمله برآورد هزینه برای تکمیل و تعیین جدول زمانی برای اتمام پروژه است.
علاوه بر این، تقسیم یک کار بزرگ به بخشها یا مراحل کوچکتر به کمک مهارت تفکر انتقادی به شما این امکان را میدهد تا تمرکز خود را برای پرداختن به تک تک قسمتها مدیریت کنید. با رویکرد تفکر نقادانه است که میتوانید تصمیمات درستی در مورد بهترین راه برای رسیدن به موفقیت بگیرید!
- تجزیه و تحلیل دادهها و تصمیمگیری آگاهانه از تاثیرگذارترین نتایج تفکر انتقادی است. چرا که تفکر انتقادی به مدیران پروژه کمک میکند تا گزینههای خود را هنگام تصمیمگیری بسنجند و مطمئن شوند که مسیر انتخابی، کارآمدترین مسیر برای همه ذینفعان درگیر است.
مدیران پروژه باید از تفکر انتقادی برای ارزیابی منابع فعلی، شناسایی ریسکهای بالقوه و در نظر گرفتن راهکارهای جایگزین استفاده کنند تا بهترین تصمیم را برای یک نتیجه موفق بگیرند.
- توانایی تفکر انتقادی میتواند در تنظیم جدول زمانی، پیشبینی هزینه و سایر جزئیات یک پروژه و همچنین به حداقل رساندن هرگونه خطا یا نادیده گرفتن احتمالی در طول اجرای آن بسیار ارزشمند باشد.
بهعلاوه، توانایی ارزیابی کارآمد دادهها میتواند به مدیران پروژه کمک کند تا تعیین کنند کجا باید زمان و انرژی خود را برای به حداکثر رساندن نتایج و در عین حال حفظ کیفیت در طول فرآیند سرمایهگذاری کنند.
5 راه کاربردی تقویت تفکر نقادانه چیست؟ (مخصوص مدیران پروژه)
خب حالا که فهمیدیم تفکر انتقادی فقط دهان به نقد باز کردن نیست و میتواند چه ابزار کاربردی برای تک تک ما باشد، وقت آن است که بفهمیم از چه طریقی باید این مهارت را تقویت کنیم و با چه راهکارهایی آن را توسعه دهیم.
سوال پرسیدن
سوال پرسیدن یکی از مهمترین راههای توسعه مهارت تفکر انتقادی در مدیریت پروژه است. پرسیدن سوال به شما این امکان را میدهد که با بررسی زوایای و دیدگاههای مختلف، موضوع را بیشتر درک کنید و شناخت بهتری از مسائله به دست آورید.
به علاوه، پرسیدن سوال میزان مشارکت و گفتوگو را بین اعضای تیم بیشتر میکند که میتواند به تقویت همکاری و راهحلهای خلاقانه برای مشکلات دشوار کمک کند.
شناخت دیدگاههای مختلف
استراتژی دیگر برای توسعه مهارتهای تفکر انتقادی در مدیریت پروژه، جمع آوری اطلاعات از منابع متعدد است. این شامل تحقیق از منابع متعدد مانند کتابها، وبسایتها، مقالات خبری، کارشناسان متخصص و غیره است تا قبل از هر اقدامی، دیدگاه جامعتری در مورد یک موضوع ایجاد شود.
با جمعآوری اطلاعات از منابع متعدد، مدیران پروژه میتوانند در هنگام تصمیمگیری، به جای تکیه بر نظرات یا تجربیات خود که میتواند منجر به قضاوتهای مغرضانه و روشهای ناکارآمد حل مسئله شود، تمام نقطه نظرات را در هنگام تصمیمگیری در نظر بگیرند.
فرضیات چالش برانگیز
مدیران پروژه باید فرضیات خود را به چالش بکشند تا بتوانند به راهکارهای خلاقانهای برسند که ممکن است تکراری نباشد. مدیران پروژه با این پرسش که چرا کاری به روش خاصی انجام میشود، میتوانند فرصتهای بهبود را شناسایی کنند یا خطرات و چالشهای بالقوهای را که باید قبل از پیشبرد برنامهها مورد توجه قرار گیرند، کشف کنند.
همفکری و مشارکت تیمی
استراتژی دیگر برای تقویت تفکر نقادانه در مدیریت پروژه، طوفان فکری است. جلسات طوفان فکری ابزارهای موثری برای بررسی همه گزینههای ممکن برای رسیدگی به یک مشکل یا موقعیت و همچنین تشویق اعضای تیم به تفکر خارج از چارچوب و ارائه ایدههای منحصر به فرد هستند.
توسعه فرهنگ تفکر انتقادی
این راهکار شامل پرورش طرز فکر پرسیدن سوال، طوفان فکری با اعضای تیم، به چالش کشیدن فرضیات و در نظر گرفتن راهحلهای جایگزین است. همچنین ایجاد محیطی که با ارائه بازخورد در مورد عملکرد پروژه، تفکر انتقادی را تشویق کند، مهم است.
علاوه بر این، برای مدیران مفید است که اعضای تیم را تشویق کنند تا در مورد وظایف پروژه، ابتکار عمل داشته باشند و خارج از چارچوب فکر کنند.
تفکر انتقادی شامل چه مهارتهایی میشود؟
تا به اینجا مسیر تفکر انتقادی را پیش آمدیم، به شناخت خوبی از آن رسیدیم. اما مهم است که بدانیم تفکر انتقادی به چه شکلهایی پیاده میشود و شامل چه مهارتها یا اقداماتی در محیط کار به خصوص مدیریت پروژه میشود.
مهارت اول: مشاهده
برای تجربه رویکرد انتقادی نیاز است که شما بیش از همه برای اتفاقات، دیدگاهها، افراد و اطلاعات دقت نظر داشته باشید. یعنی نیاز است که شما مشاهدهگر دقیقی باشید و فارغ از برداشتهای اولیه به موضوعات نگاه کنید و در آنها تفکر کنید.
مهارت دوم: تجزیه و تحلیل
تشخیص مشکلات، سرنخها و راهکارهایی کاربردی، تازه شروع کار است. اگر مشاهده به این معنی باشد که چگونه اطلاعات بیشتری به دست میآورید، تجزیه و تحلیل یعنی چگونه با آن اطلاعات کاری انجام دهید.
مهارت سوم: شناسایی پیشفرضها
این مهارت تفکر انتقادی ارتباط نزدیکی با تجزیه و تحلیل دارد، اما به اندازه کافی مهم است که به صورت مستقل به آن پرداخته شود. تعصب در هر کاری که انجام میدهیم، از جمع آوری دادهها گرفته تا ایجاد محتوا و حل مشکلات، تاثیرگذار است. شما می توانید با پرسیدن سوالاتی از خود، سوگیری را تشخیص دهید، مانند “آیا عناصری از تجربه یا دیدگاه این شخص وجود دارد که ممکن است بر آنچه می گوید تأثیر بگذارد؟” تعصب می تواند بر هر نقشی در یک سازمان تأثیر بگذارد.
مهارت چهارم: استدلال
هر نتیجه موثری حاصل یک استدلال جامع است. تفکر انتقادی به شما کمک میکند تا از اطلاعاتی که جمعآوری میکنید، سؤالاتی که میپرسید و مشکلات احتمالی که تشخیص میدهید، بهتر استفاده کنید.
از قضا، یکی از سریعترین راهها برای بهبود مهارتهای استدلال و استنتاج، کاهش سرعت است. بهجای اینکه اولین نتیجهای را که به ذهنتان میآید را استفاده کنید، با چند حدس علمی شروع کنید و آنها را با یکدیگر مقایسه کنید.
کدام یک منطقیتر است؟ کدام ضعیفتر است؟
مهارت پنجم: کنجکاوی
شما میتوانید دقیقترین فرد در جهان باشید، اما اگر حداقل کمی با تجزیه و تحلیل دادهها آشنا نباشید و در مورد آنها کنجکاوی نکنید؛ همچنان یک جای کار میلنگد.
فراتر از تخصصها، تفکر انتقادی زمانی آسانتر است که دانش و تجربیات گستردهای داشته باشید. شما میتوانید ارتباطاتی را پیدا کنید که دیگران از دست میدهند. پس برای فعال کردن بیشتر قوه کنجکاوی، کتابهای بیشتری بخوانید، به پادکستهای بیشتری گوش دهید و با کنجکاوی بیشتری دنیای اطرافتان را نگاه کنید.
سخن آخر برای علاقهمندان به تفکر انتقادی
اهمیت تفکر انتقادی در مدیریت پروژه غیرقابل انکار است. چرا که به مدیران پروژه اجازه میدهد تا از طریق دیگری به مشکلات و راهحلهای مختلف فکر کنند و همچنین به طور موثر افکار و ایدههای خود را به ذینفعان منتقل کنند.
تفکر انتقادی کمک میکند تا خیالتان راحت شود که پروژهها به موقع و در چارچوب بودجه تکمیل میشوند و همچنین به ایجاد راهحلهای نوآورانهای کمک میکند که نیازهای همه طرفهای درگیر را برآورده سازد.
توانایی تفکر انتقادی میتواند ابزار قدرتمندی در هنگام تصمیمگیری برای مدیریت پروژه باشد، بنابراین برای مدیران پروژه مهم است که مهارتهای خود را در این زمینه تقویت کنند.
پس به هیچ عنوان از این کلید میانبر طلایی، غافل نمانید!