چگونه فیدبک بدهیم؟ | 20 توصیه کاربردی برای بازخورد موثر
۲۰-۰۳-۱۴۰۳مهارت های ضروری کار تیمی | 8 مهارت که باید بلد باشید
۲۰-۰۴-۱۴۰۳هوش هیجانی مهمتر از سایر هوشها است. ضریب هوشی بالا و تخصص مهم هستند اما برای رشد و پیشرفت در کار باید بتوانید با همکاران خود همکاری و ارتباط داشته باشید و بتوانید در هنگام مواجه شدن با چالشها، واکنشهای منطقی و مدیریت شدهای داشته باشید. تقویت هوش هیجانی نقش بسیاری در موفقیت شما ایفا میکند. در این مقاله به هوش هیجانی یا EQ میپردازیم و توضیح میدهیم که چگونه میتوان از این هوش برای بهبود روابط در محل کار استفاده کرد.
هوش هیجانی چیست؟
هوش عاطفی و هیجانی (EQ) توانایی تشخیص، تنظیم و درک احساسات خود و دیگران است. هوش هیجانی بالا به شما کمک میکند تا:
- با دیگران ارتباط برقرار کنید.
- ارتباط همدلانه داشته باشید.
- ارتباط موثر داشته باشید.
- تعارضها را مدیریت کنید.
- احساسات خود را بیان کنید و
- سلامت روانی خود را بهتر کنید.
اکثر افراد فکر میکنند هوش هیجانی یک ویژگی شخصیتی است که یا آن را دارید یا ندارید. اما هوش هیجانی هم مانند بهره هوشی (IQ) قابل ارتقا و توسعه است.
۹ راه برای تقویت هوش هیجانی
قابلیتهای مختلفی برای توسعه هوش هیجانی وجود دارد که میتوانید آنها را در محل کار تمرین کنید. در این بخش، به هر مهارت و راههایی برای استفاده از آنها خواهیم پرداخت.
1- تقویت خودآگاهی
بخش بزرگی از EQ شما به، به رسمیت شناختن و درک احساساتتان بستگی دارد. هوش هیجانی در محل کار کمک میکند منبع احساسات و محرکها را بشناسید. تکنیکهای مختلف خودآگاهی عبارتاند از:
- روزمره نویسی
- شناسایی ارزشها و اصول خود
- شناخت انگیزه و هدف
- انجام تست هوش هیجانی یا ارزیابی شخصیت.
در محل کار، بهترین راه برای خودآگاهی ارتباط روزانه با اعضای تیم است. این کار به شما کمک میکند چرایی کار خود را بشناسید. هنگام تصمیمگیری از قبل به اهمیت کار خود فکر کنید. این کار به تصمیم آگاهانه شما کمک میکند.
2- تمرین ذهنآگاهی
هنگامی که احساسات خود را درک کردید، تنظیم ذهنی آنها را تمرین کنید. این کار یکی از مولفههای بزرگ خودکنترلی است. روزمره نویسی راهی عالی برای تمرین ذهنآگاهی است. این کار به شما فرصتی میدهد که سرعت کار کردن خود را کم کنید، نفس بکشید و تمام افکارتان را روی کاغذ بیاورید. این تمرین باعث میشود احساسات خود را پردازش و استرستان را کم کنید و یاد بگیرید که بیشتر در لحظه حال حضور داشته باشید.
وقتی مشکلی در محل کار پیش میآید، اولین احساسی که دارید چیست؟ آیا عصبانی میشوید؟ ناامید میشوید؟ به خودتان شک میکنید؟ توجه به نحوه واکنش شما به محرکهای خاص در محل کار، اولین گام برای بهبود خودمدیریتی است.
3- تقویت همدلی
همدلی در واقع درک نیازهای دیگران با آگاهی از افکار و احساسات آنها است. این مهارت یکی از شایستگیهای رهبری است. تحقیقات نشان میدهد مدیرانی که کارکنانشان آنها را فردی همدل خطاب میکنند، در رتبهبندیها امتیاز بیشتری دریافت میکنند. نشان دادن همدلی در محل کار میتواند به بهبود تعامل شما و همکارانتان کمک کند و ارتباط و همکاری موثرتری داشته باشید. برای ایجاد همدلی تمرینهای زیر مفید است:
درک دیگران: همدلی در ارتباط با احساسات دیگران است. برای شروع، روی توسعه درک خود از دیگران تمرکز کنید. اگر تصمیمی خلاف تصمیم شما میگیرند، به این فکر کنید که چگونه اخلاق و ارزشهای آنها ممکن است روی تصمیمشان تاثیر بگذارد.
قضاوت نکردن: همهی ما صداهایی در سر داریم که فرضیهها و قضاوتهای فوری را تکرار میکنند. تمرین قضاوت نکردن تنها برای از بین بردن این فرضیهها نیست، بلکه کمک میکند در بلندمدت آنها را نادیده بگیرید.
قرار دادن خود در جایگاه طرف مقابل: از آنجایی که همدلی مربوط به ارتباط است، یک راه عالی برای ایجاد ارتباط، قرار دادن خود درجای طرف مقابل است. گاهی اوقات افراد تصمیمی میگیرند که با آن مخالف هستید، اما قبل از این که واکنش نشان دهید، سعی کنید موقعیت را از دیدگاه آنها تصور کنید.
4- گوش دادن فعالانه
گوش دادن فعالانه، تمرین گوش دادن برای فهمیدن است. به جای این که به آنچه قرار است بعدا بگویید فکر کنید، با تمام وجود روی صحبتهای طرف مقابل تمرکز کنید. برای شنیدن مفاهیم کلمات تلاش کنید. هنگام تمربن گوش دادن فعال باید:
- توجه خود را کاملا به گوینده معطوف کنید،
- از زبان بدن و حالات چهره، مانند تماس چشمی و تکان دادن سر گاه به گاه استفاده کنید تا نشان دهید دارید گوش میدهید.
- بازخورد بدهید. سوال بپرسید. آنچه را که گوینده بیان میکند بازنویسی کنید.
- از قطع کردن صحبتهای گوینده خودداری کنید و اجازه دهید قبل از صحبتهای شما، صحبتهای او تمام شود.
- با صراحت، گشادهرویی و صداقت و محترمانه پاسخ دهید.
گوش دادن فعال بخش مهمی از مجموعه مهارتهای ارتباطی شما است. وقتی تلاش میکنید به طرف مقابل واکنش نشان دهید، همدلی را بین خود و سایر اعضای تیم تقویت میکنید.
5- تمرین سازگاری
سازگاری یا انعطاف در موقعیتهای مختلف ضروری است. هنگامی که در تشخیص احساسات خود و دیگران خوب هستید از سازگاری برای واکنش مناسب استفاده کنید. کسب این مهارت برای اکثر افراد کار سادهای نیست. اکثر انسانها در برابر تغییرات و موقعیتهای مختلف مقاومت نشان میدهند. اما میتوانید سازگاری و انعطاف خود را تقویت کنید. برای انعطاف بیشتر میتوانید:
- با استفاده از چارچوب مشخص برای تصمیمگیری استراتژیک، مهارتهای حل مسئله خود تقویت کنید،
- با ریسک بیشتر و پذیرفتن نتایج، به استقبال تغییرات بروید،
- برای شناخت فرصتهای جدید ذهنی باز داشته باشید،
- ذهنآگاهی داشته باشید.
بخش بزرگی از تمرین سازگاری در محل کار به شناخت اولویتها ربط دارد. اگر کار خود را به اهداف بزرگتر گره زدهاید باید بدانید که چگونه وظایف روزانه شما به پیشرفت کار تیم کمک میکند.
6- ساخت مهارتهای اجتماعی
به مهارتهای اجتماعی خود و استفاده از آنها در محل کار فکر کنید. هنگامی که درک خوبی از احساسات خود و دیگران دارید، از آن برای برقراری ارتباط و همکاری موثر استفاده کنید. داشتن مهارت اجتماعی در محیط کار یعنی:
- درک پویایی گروه: پویایی گروه؛ تعاملات، نگرشها و رفتارهای بین مجموعهای از افرادی که با یکدیگر کار میکنند را توصیف میکند. با هوش هیجانی بالا، میتوانید گروه را هدایت کنید.
- تمرین سبکهای ارتباط خوب: ارتباط قاطعانه به شما کمک میکند نیازهای خود را بیان کنید و از ایدههای خود دفاع کنید. افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند، بدون هیچ پرخاشگری یا منفعل شدن، با قاطعیت گفتگو میکنند.
- استفاده از سبک مدیریت صحیح (برای مدیران): مدیریت دموکراتیک بر همکاری و ارتباطات تاکید دارد. به منظور توسعه سبک مدیریت دموکراتیک، تصمیمگیری و همکاری با سایر اعضای گروه را تمرین کنید.
7- بازخورد دادن
بسیاری از ما بلافاصله پس از شنیدن انتقاد، واکنش منفیای داریم. اما بخشی از هوش هیجانی به بازخورد خوب دادن مربوط است. ارزش بازخورد دادن را بشناسید. وقتی کسی به شما بازخورد میدهد، تمام تلاش خود را میکند تا به شما کمک کند. آن را بپذیرید و به بازخورد به چشم یک هدیه نگاه کنید. برای بازخورد دادن:
- جلسات تک به تک داشته باشید،
- به طور منظم بازخورد دهید و از دیگران بخواهید به شما بازخورد دهند.
- فهرستی از بازخوردهایی که به شما میدهند تهیه کنید تا بتوانید از آنها در کارهای روزمره استفاده کنید.
بیشتر بخوانید: چگونه فیدبک بدهیم؟
اگر بازخورد دادن اصولی باشد، میتواند عادتهای بد را از بین ببرد، باعث تقویت رفتار مثبت شود و بین اعضا هماهنگی به وجود بیاید.
8- یادگیری حل تعارض
در هر محل کاری تعارض وجود دارد اما این تعارضها لزوما چیز بدی نیستند. وقتی همکاران با دیدگاههای مختلف و تجربههای گوناگون کنار هم جمع میشوند قطعا تعارض دارند. اما این تعارض میتواند به سازش و ایدههای جدید منجر شود. از آنجایی که هوش هیجانی به تشخیص و تنظیم ارتباطات مربوط است، میتواند در حل تعارض نیز مفید باشد. حل تعارض فرایند استفاده از تعارضها برای بهبود ارتباطات و ایجاد فضایی دوستانه و صادقانه است. با هوش هیجانی بالا، میتوانید کاری کنید که اعضای تیم احساس کنند دیده میشوند و مورد حمایت قرار میگیرند. با استفاده هوش هیجانی و موارد زیر میتوانید تعارضها را حل کنید:
- احساسات خود را مدیریت کنید و از واکنشهای خود آگاه باشید.
- با دیگران ارتباط برقرار کنید.
- برای داشتن تصویری واضح از وضعیت کار از اعضای تیم خود سوالاتی بپرسید.
- فعالانه به اعضای تیم خود گوش دهید.
هوش هیجانی بالا به شما کمک میکند گفتگوها را به سمت اهداف، احترام، ارتباط و همکاری هدایت کنید.
9- فکر کردن
بخش بزرگی از رشد هوش هیجانی شما در محل کار، به درک احساسات شما در هر لحظه مربوط است. اما تامل در تجربههای گذشته به شما کمک میکند هوش هیجانی خود را در بلندمدت تقویت کنید. با شناخت عادتهای گذشته یا نگاه کردن به موقعیتهای مختلف، میتوانید هوش هیجانی خود را تقویت کنید.
مدلهای هوش هیجانی
دو مدل اصلی هوش هیجانی وجود دارد. اولین هوش هیجانی توسط دانیل گلمن (Daniel Goleman) توسعه یافته که ۵ ویژگی کلیدی دارد و دومین مورد توسط جان مایر و پیتر سالوی ایجاد شد که چهار ویژگی هوش هیجانی را توصیف میکند.
۵ ویژگی هوش هیجانی از دیدگاه دانیل گلمن
خودآگاهی: توانایی درک احساسات خود. خودآگاهی به معنای درک نقاط قوت، ضعف، ارزشها، اهداف و تاثیر بر دیگران است.
خودکنترلی: توانایی کنترل احساسات. رهبرانی که خودکنترلی زیادی دارند، به جای این که تهاجمی واکنش نشان دهند، میتوانند قبل از واکنش نشان دادن، درنگ کنند و احساسات خود را ارزیابی کنند.
انگیزه: دلایلی هستند که باعث موفقیت شمت میشود. شناخت انگیزه خود به شما کمک میکند هوش هیجانی خود را تقویت کنید.
همدلی: توانایی برقراری ارتباط با احساسات دیگران است. همدلی اغلب سنگ بنای هوش هیجانی در نظر گرفته میشود. زیرا پایه و اساس مهمی برای سایر حالات عاطفی است.
مهارت اجتماعی: توانایی برقراری ارتباط و همکاری با دیگران است.
۴ ویژگی هوش هیجانی از دیدگاه جان مایر و پیتر سالوی
مایر و سالوی نیز در طی تحقیقات خود چهار ویژگی هوش هیجانی را شناسایی کردند. طبق یاقتههای آنها افراد با هوش عاطفی در موارد زیر مهارت دارند:
شناسایی احساسات: توانایی شناسایی احساساتی که افراد دیگر احساس میکنند. خودآگاهی، توانایی تشخیص احساسات خود نیز در بخش قرار میگیرد.
استفاده از احساسات: توانایی مهار احساساتی که درک میکنید – چه در خود یا در دیگران- برای حمایت از سایر فرایندهای شناختی مانند حل مسئله یا تصمیمگیری
درک احساسات: توانایی درک اینکه چگونه احساسات با یکدیگر مرتبط هستند و چگونه این احساسات بر اعمال شما و همچنین اعمال دیگران تاثیر میگذارد.
مدیریت احساسات: توانایی تنظیم احساسات در خود و دیگران است. مدیریت احساسات خود به معنای کشف احساسات مرتبط با یکدیگر است. این ویژگی به شما در رسیدن به اهداف کمک میکند.
سخن آخر
هوش هیجانی توانایی درک دقیق احساسات و شناخت دیگران است. این مهارت نرم برای همکاری موثر و براقراری روابط بین فردی امری حیاتی است. خودآگاهی، همدلی، گوش دادن فعال و بازخورد دادن از جمله عوامل موثر در تقویت هوش هیجانی هستند.
منبع